آرادآراد، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

فینگیلی ما

خاطرات نوزادی تو گلی مامان

:)عزیزک مامانی وقتی که تازه به اطرافت توجه می کردی حدود ٢ ماهگی یه عروسک داشتی شکل گاوه تا اون رو میدیدی بهش میخندیدی و شروع میکردی آقون و آقا گفتن خیلی دیدن اون صحنه جالب بود. الان هم که هر حیوانی که می بینی هیجان زده می شی و واسش بوس میفرستی حتی واسه سوسک:) تا بهت میگیم عشق من کیه به خودت اشاره میکنی و میگی من واقعا که عشق همه مایییییییییییییییییییییییییییی
2 تير 1391

2تیر روز به یاد ماندنی

عزیزکم امشب سالگرد ازدواج من وبابایی هست. تولد مامان بزرگ ثریا هم بوده. من و بابایی با هم رفتیم cafi shap تو گلی با شقایق هم با مامان بزرگ بودید خیلی خیلی خوب بود جاتون خالی از اینکه ٢٠ سال از زندگیم گذشته و ٢تا گلوله عشق مثل شما دارم خیلی خیلی خوشحالم از بابایی هم واقعا راضیم.خدا واسمون نگهش داره ایشالله همه خانواده ها در کنار هم روزهایی از شادی و موفقیت داشته باشند واسه خانواده خودمون و بقیه خانواده ها بهترین هارو آرزو میکنم.  
2 تير 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فینگیلی ما می باشد